به گزارش روابط عمومی شرکت فرش آستان قدس رضوی، عصر روز سه‌شنبه 27 دی‌ماه 1401 مدیرعامل این شرکت مهمان تلفنی برنامه «خط آزاد» شد.

در این برنامه زنده که با اجرای پیمان طالبی روی آنتن رادیو جوان رفت، حمید کارگر به پرسش‌هایی درباره فرش ایرانی و وضعیت تجارت و صادرات آن پاسخ گفت.

کارگر با اشاره به جنبه‌های هنری فرش دستباف، ایران را در ویژگی‌هایی همچون قدمت، گنجینه غنی طرح و نقشه، تنوع در شیوه‌های بافت و پراکندگی در سراسر کشور و میان اقوام گوناگون، برترین کشور تولیدکننده فرش معرفی کرد که البته در حوزه تجارت و بهای تمام‌شده با چالش‌هایی مواجه است.

مدیرعامل شرکت فرش آستان قدس رضوی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت صادرات فرش دستباف ایران گفت: با وجود آن که پیش از این فرش دستباف به‌عنوان یکی از مهمترین اقلام صادرات غیرنفتی کشور مطرح بود، در سال‌های اخیر با کاهش شدید صادرات مواجه شده و از متوسط پانصد میلیون دلار صادرات سالانه، در سال گذشته به زیر صد میلیون دلار رسیده است.

حمید کارگر در پاسخ به علت گرانی فرش دستباف، ضمن اشاره به سرمایه‌ای بودن فرش گفت: تولید فرش زمان‌بر است و دستمزد کم و حداقلی که در طول چندین ماه به قالیبافان پرداخت می‌شود سهمی 60 تا 70 درصدی از قیمت تمام‌شده یک فرش را شامل می‌شود. بنابراین با وجود آنکه در تنگنای اقتصادی ممکن است عددی درشت در سبد خانوار تلقی شود، چندان گران و خارج از قاعده نیست.

فایل صوتی این گفت‌و‌گو را می‌توانید در لینک زیر بشنوید:

http://radio.iranseda.ir/epgarchivePart/?VALID=TRUE&ch=13&e=151157271

حمید کارگر در گفت‌و‌گو با پایگاه اطلاع رسانی شبکه ایران کالا از تداوم روند کاهشی صادرات فرش دستباف ایران خبر داد.

عضو انجمن علمی فرش ایران با اشاره به آمار اعلامی از سوی وزارت صمت گفت: آخرین آمار اعلام شده، صادرات یازده ماهه سال 1400 را نشان می‌دهد که بر مبنای آن فقط ۵۶ میلیون دلار فرش دستباف از کشور صادر شده که نسبت به مدت مشابه در سال ۱۳۹۹ از نظر ارزشی ۱۳ درصد کاهش داشته است.

کارگر ضمن اظهار تأسف از تداوم روند کاهشی صادرات فرش با اشاره به آمار جهانی در این زمینه گفت: شوربختانه پسرفت ایران در این زمینه همراه با پیشرفت کشورهای رقیب بوده است به‌طوری‌که هند و پاکستان به آسانی سهم ایران را از بازار جهانی فرش از آن خود کرده‌اند.

وی ادامه داد: طبق آخرین آمار منتشره از تجارت جهانی فرش دستباف، در سال 2020 به ترتیب کشورهای هند، پاکستان و نپال رده‌های اول تا سوم صادرکنندگان فرش دنیا را به دست آورده‌اند.

عضو انجمن علمی فرش ایران گفت: ایران در حالی با سهمی بیش از 6 درصدی از کل صادرات فرش در دنیا در رتبه چهارم ایستاده که در همین سال هندوستان 37 درصد از مجموع صادرات فرش جهان را تصاحب کرده است.

این کارشناس فرش افزود: این برای نخستین بار است که کشور نپال هم با سهمی 7 درصدی جایگاهی بهتر از ایران در رتبه‌بندی جهانی صادرکنندگان فرش پیدا کرده و کشور چین نیز با سهمی 6 درصدی نزدیک به ایران قرار دارد.                                                                                                           

حمید کارگر با اشاره به تحریم اعمال شده از سوی آمریکا بر فرش ایرانی گفت: ایالات متحده بزرگترین واردکننده فرش در دنیاست که گمرک خود را به روی فرش‌های دستباف ایران بسته است و در نتیجه منجر به حذف بخش عمده‌ای از بازار ما شده است.

وی ادامه داد: در سال 2020 هندوستان نزدیک به 62 درصد و پاکستان حدود 52 درصد از فرش صادراتی خود را به آمریکا فرستاده‌اند که همین آمار نشانگر نقش مهم بازار آن کشور در رونق تجارت جهانی فرش دستباف است.

عضو انجمن علمی فرش ایران درباره مشتریان فرش ایران گفت: با حذف آمریکا از فهرست خریداران فرش ایرانی، در سال 2020 ژاپن با خرید 38 درصد از فرش صادراتی ایران در صدر واردکنندگان دستبافته‌های کشور ما قرار گرفته و آلمان با سهم 20 درصدی و سوئیس با سهم 9 درصدی در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

کارگر افزود: در سال 2020 در مجموع 53 میلیون دلار فرش دستباف از ایران به دیگر کشورها صادر شده است که نسبت به سال قبل از آن 28 درصد کاهش داشته است.

به گفته وی مهمترین عامل کاهش صادرات همان تحریم فرش ایران از سوی آمریکا است که با خروج از برجام بار دیگر ترخیص فرش‌های وارداتی با مبداء ایران را در گمرک ایالات متحده منع کرده است اما نمی‌توان بر مشکلات داخلی هم چشم پوشید.

عضو انجمن علمی فرش ایران در این زمینه گفت: رشد فزاینده بهای مواد اولیه، گرفتاری‌ها و مشکلات ارزی، بانکی، بیمه‌ای و مالیاتی، فقدان تسهیلات و حمایت‌های مالی و تشویقی از تولیدکنندگان و بازرگانان فرش، ضعف در تجارت خارجی، عدم تبلیغات مؤثر و حضور فعال و هدفمند در نمایشگاه‌های برون‌مرزی و نبود یا ضعف سیاست‌گذار و متولی آگاه و توانمند در هدایت امور این هنر- صنعت را از دیگر عوامل کاهنده صادرات فرش است.

این گفت‌وگو با نام «نزول صادرات فرش ادامه دارد» در  پایگاه اطلاع رسانی شبکه ایران کالا منتشر شده است.

در ماجرای کاهش شدید صادرات فرش، آسان‌ترین واکنش این است که همۀ اتهامات را متوجه «تحریم» کنیم و از بیگانگان بنالیم!

اما دقت در این نمودار نکته دیگری را آشکار می‌کند: «مشکل فقط تحریم نیست»!

با نگاهی اجمالی به نمودار مشهود است که از آغاز سال 1394 تا ابتدای سال 1397 که با اجرای برجام، فرش ایران از شمول تحریم خارج شده است، صادرات فرش روندی افزایشی را طی کرده و با خروج آمریکا از برجام و برقراری مجدّد تحریم‌ها، این روند کاهشی شده است.

بنابراین تاثیر تحریم و رفع تحریم بر صادرات فرش ایران قابل انکار نیست اما آیا با برقراری تحریم مجدّد، صادرات به میزان سال‌های ابتدایی دهه 90 و وجود تحریم‌های مشابه بازگشته است؟

خیر!

انتظار این بود که با وضع دوباره تحریم‌ها، صادرات فرش به آمار پیش از برجام و حدود 300 میلیون دلار برسد اما اعداد صادراتی با سقوطی شتابنده به زیر 100 میلیون دلار رسیده است!

این نگاه اجمالی به وضعیت صادرات در 3 دوره «تحریم»، «رفع تحریم / برجام» و «تحریم مجدد» نشان می‌دهد که شکستن همۀ کاسه و کوزه‌ها بر سر تحریم و بدخواهی‌های آمریکا ساده‌انگاری است و افزون بر تحریم باید مشکلات دیگری را نیز رصد و جست‌و‌جو کرد.

بی‌برنامگی در حمایت و هدایت از تولید و تجارت فرش ایران، شعارزدگی و بی‌عملی در مدیریت هنر- صنعت فرش، رشد فزاینده قیمت مواد اولیه فرش دست‌باف، تورم داخلی و افزایش قیمت تمام‌شده فرش، تنگناها و مشکلات ارزی، بانکی، بیمه‌ای و مالیاتی، اصرار به شتاب در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات فرش، فقدان تسهیلات و حمایت‌های مالی و تشویقی از تولیدکنندگان و بازرگانان فرش و ضعف در تجارت خارجی، نبود تبلیغات داخلی و خارجی و عدم حضور فعال و هدفمند در نمایشگاه‌های برون‌مرزی را می‌توان از جمله عوامل کاهنده صادرات فرش دانست.

شایسته است متولیان امر در کنار تلاش دیپلماتیک برای رفع تحریم از هنر ایرانی، به جای دستمایه قرار دادن تحریم به‌عنوان بهانه‌ای برای رفع مسئولیت و پوشاندن کم‌کاری‌ها و قصورها، بکوشند تا از فشار خودتحریمی‌ها و موانع بازدارنده داخلی بکاهند.

این گزاره بسیار تلخ است اما شوربختانه واقعیت دارد. به تازگی و پس از اعلام ساختار جدید وزارت صمت، روشن شد که «مرکز ملی فرش ایران» به‌عنوان نهاد متولی فرش از این وزارت رانده شده و قرار است به وزارت میراث فرهنگی منتقل شود. انتقالی که نه مشورت و اقناع فعالان فرش ایران را به همراه داشته و نه مطالعه و تحقیقی برای ثمربخش بودن آن ارائه شده است.

روزگاری نه چندان دور، فرش ایرانی به‌عنوان یکی از نامدارترین اقلام صادرات غیرنفتی کشور شهرت داشت و افزون بر ارزآوری، از جنبه اشتغالزایی نیز مورد توجه بود. این هنر-صنعت اصیل ایرانی با پراکندگی در سطح کشور و پیوند با خرده فرهنگ‌های ایرانی، آمیزه‌ای از هنر و تاریخ و فرهنگ را عیان می‌ساخت و شهرتی ارزنده در آن سوی آب‌ها داشت.

در سال‌های اخیر اما فرش ایرانی از آمار رویایی صادرات خود فاصله گرفته و در چنبره فشار توأمان «تحریم» و «خودتحریمی»، صادراتش به زیر صد میلیون دلار تنزل کرده است. در چنین شرایطی عجیب نیست اگر وزارت صمت بخواهد عطای فرش را به لقایش ببخشد و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.

حالا فعالان فرش ایران در بیم و هراسند که این تصمیم ناگهانی چه بر سر تولید وتجارت فرش خواهد آورد و آیا وزارت میراث فرهنگی میزبان شایسته‌ای برای فرش این سرزمین خواهد بود؟ آیا این جابه‌جایی به کم‌سو شدن و بلکه خاموش شدن چراغ بازرگانی و صادرات فرش نخواهد انجامید؟ آیا این انتقال به فروکاستن سطح مدیریتی این هنر-صنعت منتهی نمی‌شود؟ آیا چنان نخواهد شد که فردا بگویند: «آن بشد از دست و این نامد به دست»؟

علت‌یابی برای این دغدغه دور از دسترس نیست. برای نمونه فعالان فرش از وزارت میراث فرهنگی می‌پرسند در چهار دهه گذشته مسئولیت ویترین اصلی فرش ایرانی یعنی «موزه فرش ایران» با شما بوده است. چه گلی بر سر این موزه زده‌اید؟ جز این است که موزه‌ای که در بدو تأسیس خود یگانه و بی‌مانند بوده است امروز و در پی درجازدن‌های مکرر، از رقبای خود در کشورهای همسایه عقب مانده است؟ جز این است که اخیراً با انتصاب پر حرف و حدیث «چلمن سیزدهم» در این موزه، کم‌لطفی به شأن و جایگاه فرش ایرانی به نمایش درآمد؟

از سوی دیگر آیا ابقای نهاد متولی فرش در وزارت عریض و طویل صمت -آن هم در شرایطی که در ساختار جدید خود کم‌لطفی و نخواستن فرش را عیان ساخته است-، نفعی در پی خواهد داشت؟ آیا ماندن اجباری فرش در وزارت صمت گرهی از کار کنشگران دست‌بافته‌های ایرانی خواهد گشود؟

به نظر می‌رسد که «ما را نه از آن خمیر و نه از این فطیر» و وقت آن است که برای مدیریت و هدایت هنر-صنعت فرش دست‌باف این سرزمین طرحی نو درافکنده شود و ساختاری مقتدر و باثبات طراحی شود تا در خور نام بلند فرش ایرانی و جمعیت پرشمار قالی‌بافان و هنرمندان فعال در این عرصه باشد و هیچ‌یک از وجوه تاریخی، فرهنگی، هنری، اشتغالزایی، بازرگانی و اقتصادی آن نادیده گرفته نشود.

یادداشت «حمید کارگر» در روزنامه اعتماد؛ پنج‌شنبه 30 دی‌ماه 1400

مدیرعامل شرکت فرش آستان قدس رضوی در گفت‌و‌گو با شبکه تلویزیونی ایران کالا نبود «باور» را مشکل اصلی هنر- صنعت فرش دست‌باف ایران دانست.

حمید کارگر در پاسخ به پرسشی درباره اصلی‌ترین گره پیش روی هنر- صنعت فرش ایران گفت: فهرست طویلی از مشکلات فراروی این هنر- صنعت را می‌توان برشمرد اما به گمان من همه این مشکلات از نبود باور به فرش ایرانی نشأت می‌گیرد.

وی افزود: دولتمردان و سیاست‌گذاران در مقام شعار از نقش ارزنده فرش ایرانی در ارزآوری و اشتغالزایی سخن می‌گویند اما در مقام عمل همتی ندارند و پیامد بی‌عملی آنان وضعیت دشوار کنونی تولید و تجارت فرش است.

مدیرعامل شرکت فرش آستان قدس رضوی ادامه داد: اگر امروز فرش ایران گرفتار سیاست‌های متناقض یا متضاد بانکی است، اگر از گرفتاری‌های بیمه‌ای و مالیاتی در رنج است، اگر از مشوق‌های صادراتی و تسهیلات تولیدی بی‌بهره است، و اگر صادراتش در سال جاری از 30 میلیون دلار فراتر نرفته است، معنایی جز باور نداشتن به این هنر- صنعت ندارد.

کارگر دست به دست شدن نهاد متولی فرش ایران را یکی از نمونه‌های کم‌لطفی به این هنر- صنعت دانست و گفت: این که مرکز ملی فرش ایران از وزارت صنعت رانده شود و ارج و قربی هم در وزارت میراث فرهنگی نیابد، نشانه‌ای از همین بی‌باوری و کم‌اعتنایی به فرش ایرانی از سوی سیاستگذاران و تصمیم‌گیران است.

وی درباره چگونگی برون‌رفت از وضع موجود گفت: راهکارهای بهبود هنر- صنعت فرش دست‌باف ایران ناشناخته و پنهان نیستند. لازم نیست راه‌های بدیع و عجیبی خلق شوند. اینکه به تسهیلات و حمایت‌ها در این بخش توجه شود عجیب نیست. اینکه از ابزار تبلیغات برای توسعه بازاریابی استفاده شود عجیب نیست. اینکه از ابزار نمایشگاه و اعزام و پذیرش هیئت‌های تجاری استفاده شود عجیب نیست. اینکه برای واردات ابریشم تعرفه‌های بالا وضع نشود انتظار ویژه‌ای نیست. اینکه از سیاست‌های بازدارنده بانکی و ارزی اجتناب شود طبیعی است.

این کارشناس فرش هشدار داد: کاهش مستمر صادرات فرش تلخ و دردآور است و به زودی پیامدهای منفی خود را بیشتر نشان خواهد داد؛ چرا که از بین رفتن صادرات به معنای کاهش تولید است و کاهش تولید به معنای بیکاری چند صد هزار نفر قالیباف خواهد بود.

اتحادیه‌های تولیدکننده و صادرکننده فرش ایران در بیانیه‌ای ضمن مخالفت با انتقال مرکز ملی فرش ایران از وزارت صمت به وزارت میراث فرهنگی، تاکید کردند که باید سازمان فرش و صنایع دستی تشکیل شود.

متن این بیانیه که در رسانه‌ها انتشار یافته به شرح زیر است:

«باسمه تعالی»

چنانکه هر شهروند ایرانی به نیکی واقف است فرش دست‌باف ایرانی یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی، هنری و ملّی ایرانیان است که علاوه بر خصایص چشم گیر، غیر قابل انکار و قابل اعتنای فرهنگی-هنری، حائز وجوه بی‌بدیل اقتصادی و اجتماعی است. فرش دستباف ایران که در روزگاری نه چندان دور یکی از مهمترین اقلام و حتی نمادهای صادرات غیر نفتی این سرزمین بوده، همچنان و علیرغم کاهش بی سابقه میزان صادرات به دلیل وجود زنجیره اشتغال دو میلیون نفری، از ستون‌های اساسی و استوار جامعه ایرانی است که سقف جوامع روستایی بویژه در مناطق محروم و در میان اقشار آسیب پذیر بر آن بنا نهاده شده است که تخریب این ستون کهن و تاریخی بی تردید فاجعه بار خواهد بود.

آنچه ذکر شد بدیهی است که هر شهروند متولّد این مرز و بوم از خردسالی آن را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس و فرش را در شئون متنوع حیات خود حس کرده است که بر فرش دیده به این جهان گشوده، بر فرش بالیده و رشد کرده، با فرش خانواده تشکیل داده، سرمایه خود را با تبدّل آن به فرش محفوظ داشته و با فرش در جهان سربلند بوده است لذا اینچنین سیاست گذاری، وضع مقرّرات و اجرای قوانین از سوی فرزندان ایران عزیز بدون توجه به این بدیهیات نه تنها پذیرفته نیست بلکه نشان از نسیان و بی مهری کسانی دارد که از اهمیّت فرش که به نوعی نمادی از وطن آنهاست به اشدّ حالات غافلند.

فرش دستباف ایران به عنوان یک حوزه جامع الابعاد با خوان نعمت بسیار گسترده، حائز پیشرانی است به نام صادرات که بقا تمامی زنجیره فعّالان آن از ریسنده، رنگرز، طراح و بافنده و سایر عوامل خلق و تولید تا شبکه حمل و نقل و مرمّتکار و شبکه فروش داخلی بدان وابسته‌اند و این مسئله مبیّن اهمیّت کلیدی بازرگانی خارجی برای حفظ این ستون ارزشمند و زنجیره اشتغال راهبردی است.

درست در شرایطی که آمار صادرات به پایین‌تر حد در پنج دهه اخیر تنزّل کرده و موجودیّت فرش دستباف مورد تهدید واقع شده و در نتیجه نیاز به توجه ویژه، تسهیلگری فوری و حمایت گسترده دارد، با طراحی و ابلاغ ساختار جدید وزارت صمت معلوم شد مسئولین محترم نه تنها بنای حمایت از فرش و شاغلینش را ندارند بلکه نزاع بر سر نخواستن آن است و مرکز ملّی فرش ایران با تعجیل عجیب مدیران این وزارتخانه از آن بیرون انداخته شد و بناست که در آینده‌ای نامعلوم و با شعار رسیدگی تخصصی به آن به وزارت جدیدالتأسیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی منتقل شود.

نوع نگرش و عملکرد مسئولین دولت در این شرایط و اتخاذ تصمیمی چنین اساسی و مؤثر در زندگی دستکم دو میلیون نفر که در عدم مشورت با متخصصین و کارشناسان بخش خصوصی متبلور شد، نشان داد که سیاستگذاران نه تنها به دنبال رسیدگی تخصصی به فرش نبوده‌اند بلکه قائل به جایگاه و اهمیّت راهبردی آن هم نیستند و از پیامدهای این انتقال نامیمون به شدّت غافلند. پیامدهایی که به شرح ذیل و به اختصار می‌توان بر شمرد:

– غفلت نظری و عملی از بازرگانی خارجی به عنوان شریان حیاتی فرش ایران به دلیل انتقال از وزارتخانه اصلی اقتصادی و بازرگانی کشور به یک وزارتخانه غیراقتصادی

– تعسّر دسترسی فعّالین و متولّی دولتی فرش به نهادهای مؤثر و اساسی که می‌توانند فرایندهای تولید و تجارت را تسهیل کرده یا احتمالاً دشوار سازند. نهادهایی همچون سازمان توسعه تجارت، کمیسیون ماده یک، دفتر نساجی وزارت صمت، کمیته اقدام ارزی، کمیته پایش ارزی، شورای گفت و گوی دولت و بخش خصوصی و … که در اموراتی همچون واردات و تأمین مواد اولیه در شئون گوناگون آن و مسائل مبتلا به صادرات همانند تعهد ارزی، تمدید کارت بازرگانی، مشوق‌های صادراتی، موضوعات مربوط به تأمین اجتماعی، مالیات بر ارزش افزوده، مسائل حوزه گمرک و… به شدت مؤثر است.

– بلاتکلیفی اتحادیه‌های صنفی حوزه فرش دستباف و سردرگمی فعالان و مراجعین درست در شرایط فاجعه بار و بحرانی کنونی اسباب اتلاف وقت و سرمایه‌های مالی و انسانی را فراهم می‌آورد که نتیجه آن جز خروج سرمایه‌ها از این حرفه و تضعیف روز افزون آن نخواهد بود.

– قرار گرفتن فرش هم رده یا زیرمجموعه صنایع دستی درحالی که فرش دستباف به تنهایی حائز وزن و اهمیتی افزون بر مجموعه صنایع دستی کشور است، حاصلی جز تخریب زیرساخت‌های موجود و از میان رفتن این ستون چند هزار ساله نخواهد داشت و زنجیره اشتغالی که ارزش واقعی آن با محاسبه سرانه اشتغال ۵۰۰ میلیون تومانی برای هر شغل، قریب به یک میلیون میلیارد تومان است، از دست خواهد رفت و چنین بار مالی ثقیلی بر دوش دولت سنگینی خواهد کرد. آن هم در شرایطی که صنایع دستی هم در کشور، در وزارتخانه و به ویژه نزد وزیر فعلی از اهمیّت چندانی برخوردار نیست. با عنایت به توجه وزیر محترم به اموراتی غیر از فرش و صنایع دستی و در مقابل بی توجهی خاص به فرش که در انتصاب سوال برانگیز رئیس موزه فرش ایران متجلی است، ناگفته پیداست که موضوع فرش و مسائلش در اولویت این وزارتخانه نیست.

– با از دست رفتن اشتغال حاصل از فرش دستباف در کشور، تعداد کثیری از روستاییان مولّد به ناچار به جامعه مصرف کننده شهری در حاشیه شهرها خواهند پیوست درحالیکه زیرساخت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قادر به پاسخگویی به آنها نخواهد بود و تبعات سنگین اجتماعی و امنیتی گریبان کشور را خواهد گرفت.

با عنایت به آنچه ذکر شد مسئولین امر و یکایک کسانی که در این خصوص بدون مشورت با ذینفعان و اهالی فن تصمیم به چنین کاری گرفتند پاسخ دهند که منافع ملّی ایران در کدام بخش این تصمیم دیده شده و اساساً چه منفعتی بر این پیامدهای ناگوار ارجح بوده که با این تعجیل حیرت انگیز چنین موضوعی عملیاتی شده است؟

در خاتمه ضمن ابراز گلایه شدید از این میزان بی مهری و بی توجهی به فرش دستباف، ذینفعان، صادرات غیر نفتی و اقتصاد ملّی پیشنهاد می‌گردد که اگر شعار رسیدگی تخصصی به فرش و صنایع دستی نه یک بهانه واهی برای بیرون انداختن فرش از مجموعه وزارت صمت بلکه یک دغدغه حقیقی و صادقانه است، به جای انتقال مرکز ملی فرش به وزارت میراث فرهنگی و تنزّل رتبه آن، صنایع دستی هم از آن وزارتخانه منفک شده و سازمانی زیرمجموعه ریاست جمهوری به نام سازمان فرش و صنایع دستی تشکیل شود تا رئیس آن به عنوان معاونت رئیس جمهور هیچ وظیفه‌ای بجز رسیدگی تخصصی به امورات عدیده فرش و صنایع دستی نداشته باشد و یکبار برای همیشه تکلیف این موضوع مشخص شود. بخش خصوصی پیشنهادات مشخصی برای ساختار این سازمان دارد که عنداللزوم تقدیم مسئولین امر خواهد شد.

والسلام علی من اتبع الهدی»

هشدار در مورد از بین رفتن فرش ایرانی

افزون بر بیانیه یادشده، برخی از فعالان هنر- صنعت فرش دست‌باف ایران در نشستی خبری نیز بر مخالفت خود با انتقال مدیریت فرش از وزارت صمت به وزارت میراث فرهنگی تأکید کردند.

حمید ذوالانواری رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف استان فارس در این نشست اظهار کرد: فرش دستباف ایرانی همچون بیماری است که در بیمارستان وزارت صمت به این حال و روز افتاده و حالا می‌خواهند این بیمار بدحال را به بیمارستان درجه ۲ وزارت میراث فرهنگی انتقال دهند. مطمئن هستیم که وزارت میراث فرهنگی تخصصی در حوزه فرش ندارد و هنر- صنعت فرش در این وزارتخانه از دست خواهد رفت.

وی افزود: دولت باید فرصتی دهد تا سازمان فرش و صنایع دستی زیرمجموعه دولت تشکیل شود تا متخصصان و فعالان این حوزه وضعیت صنعت فرش را بهبود دهند.

در ادامه این نشست ابوالفضل رجبیان رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف استان قم اظهار کرد: با تصمیمات ناصوابی که درباره انتقال مرکز ملی فرش از وزارت صمت به وزارت میراث فرهنگی گرفته شده، مخالف هستیم؛ این مسئله تیر خلاص را به پیکر بی‌جان فرش که سابقه فرهنگی، اقتصادی و هنری در دنیا دارد، می‌زند.

وی افزود: با تصمیمات غیرتخصصی که با شعار «رسیدگی تخصصی به فرش» سر داده شد، نمی‌توان کار را جلو برد. وزارت صمت در حالی به دنبال تنزل درجه فرش دستباف است که باید این صنعت را ارتقا دهد و مرکز ملی را تبدیل به سازمان کند تا فرش دستباف به دوران اوج خود برگردد.

رجبیان گفت: در مورد انتقال مرکز ملی فرش به وزارت میراث فرهنگی هیچ مشورتی با فعالان این حوزه و بخش خصوصی انجام نشده درحالی‌که فرش ایران جنبه صادراتی دارد و باید در وزارت صمت که یک وزارتخانه اقتصادی است، باقی بماند. وزارت میراث فرهنگی نه جنبه اقتصادی و نه سابقه‌ای در این حوزه دارد.

همچنین سعید عصاچی نایب رئیس اتحادیه صنف تولیدکنندگان فرش استان اصفهان در این نشست گفت: مسئولین ما اصلاً اطلاعی از منزلت فرش ایران ندارند. در این صنعت دو میلیون نفر بافنده فعال هستند که با خانواده‌هایشان به هشت میلیون نفر می‌رسند. فرش ایران سفیر فرهنگی ما است و هنر- صنعت محسوب می‌شود. یک زمانی بعد از نفت، بیشترین صادرات ایران مربوط به فرش دستباف بود.

عصاچی گفت: بعد از انقلاب با تعدد سازمان‌های متولی در مورد فرش مواجه شدیم درحالی‌که ما همواره فقط یک متولی واحد زیر نظر نهاد ریاست جمهوری می‌خواستیم. با این حال مرکز ملی تشکیل شد و قرار بود رئیس مرکز، معاون وزیر باشد اما این اتفاق نیفتاد. هم‌اکنون نیز بدون هماهنگی با بخش خصوصی و فعالان فرش تصمیم اشتباهی گرفته شده که نه تنها اوضاع را بهتر نمی‌کند، بلکه بدتر هم می‌کند.

به گفته وی، مهاجرت روستاییان، افزایش بیکاری و کاهش تولید از جمله تبعات این‌گونه تصمیمات است. ما خواستار این هستیم که سازمان مستقل زیر نظر ریاست جمهوری تشکیل شود تا مشکلات را به صورت مستقیم با رئیس‌جمهور مطرح کنیم.

در ادامه این نشست احمد کریمی اصفهانی رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش ایران گفت: زادگاه اصلی فرش در دنیا، ایران است اما امروز کشورهای دیگر متوجه اهمیت این صنعت شده‌اند و در حال کنار زدن ما هستند. ترکیه اعلام کرده که باید صادرات فرش ترک به یک میلیارد دلار افزایش یابد.

وی افزود: ما بارها با دستگاه‌های مختلف از جمله وزارت امور خارجه رایزنی کردیم تا صادرات ایران به بازارهای مختلف را هموار کند و فقط صادرات به آمریکا، اروپا و ژاپن نباشد اما هرگز این اتفاق نیفتاد.

کریمی گفت: رقبای ما در حال سبقت گرفتن از ما هستند و امتیازات مختلفی را به صادرکنندگان خود می‌دهند درحالی‌که ما هر روز موانع را نیز بر سر راه آنها بیشتر می‌کنیم.

وی ادامه داد: آنچه که تراز اقتصادی را مثبت می‌کند، صادرات است. شعار سال «رفع موانع تولید» بود اما مسئولان پاسخ دهند که کدام یک از موانع را از سر راه صنعت فرش برداشته‌اند؟

رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش ایران اظهار کرد: فقط ما توانستیم از طریق دیوان عدالت اداری مالیات تسعیر ارز را لغو کنیم که وزارت اقتصاد باز هم به بهانه مختلف می‌خواهد این موضوع را برقرار کند. متأسفانه از ابتدای سال تاکنون هیچ نوع مانعی از سر راه فرش دستباف برداشته نشد.

به گزارش روابط عمومی شرکت فرش آستان قدس رضوی، در دهه‌های پیشین همواره ایران با داشتن سهمی حدود 30 درصدی از مجموع تجارت جهانی فرش دست‌باف، برترین و بزرگترین صادرکننده در دنیا به شمار می‌آمد که اکنون این سهم به کمتر از 10 درصد تنزل یافته است.

برپایه این گزارش، کشورهای هندوستان، پاکستان، ترکیه و نپال که در دهه‌های قبل رتبه‌های پس از ایران را به خود اختصاص می‌دادند، اکنون توانسته‌اند سهم بیشتری از مجموع تجارت جهانی فرش را در اختیار بگیرند و یکه‌تازی فرش ایرانی را با تردید و چالش مواجه کنند.

در چند سال اخیر هندوستان توانسته است با تصاحب سهمی حدود 30 درصدی از مجموع صادرات فرش در جهان به رتبه نخست صادرکنندگان فرش در دنیا دست یابد و ایران و پاکستان را با فاصله پشت سر بگذارد.

مسئولان باید این تلنگر را جدی بگیرند که نام معتبر، اصیل و باپشتوانه «فرش ایران» که در حوزه ارزآوری نیز یکی از مهمترین صادرات غیرنفتی کشور را شامل می‌شده است، اکنون در معرض آسیب جدی قرار گرفته و عوامل داخلی و خارجی این مشکل را دامن زده‌اند.

بر اساس آمار اعلام شده از سوی گمرک، صادرات فرش دست‌باف ایران از بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۹۶ به حدود 7۰ میلیون دلار در سال 99 تنزّل کرده است که این عدد ناچیز صادراتی در دهه‌های اخیر بی‌سابقه بوده است.

بخشی از این کاهش -یا مهمترین عامل این کاهش- ناشی از تحریم فرش ایران از سوی آمریکا بوده است که با خروج از برجام بار دیگر ترخیص فرش‌های وارداتی با مبداء ایران را در گمرک ایالات متحده منع کرد و البته در کنار تحریم خارجی، برخی مشکلات داخلی نیز در این نزول صادراتی مؤثر بوده‌اند.

رشد تصاعدی بهای مواد اولیه، گرفتاری‌ها و مشکلات ارزی، بانکی، بیمه‌ای و مالیاتی، فقدان تسهیلات و حمایت‌های مالی و تشویقی از تولیدکنندگان و بازرگانان فرش، ضعف در تجارت خارجی، عدم تبلیغات مؤثر و حضور فعال و هدفمند در نمایشگاه‌های برون‌مرزی و نبود یا ضعف سیاست‌گذار و متولی آگاه و توانمند در هدایت امور این هنر- صنعت را می‌توان از دیگر عوامل کاهنده صادرات فرش دانست.

روزنامه اعتماد در شماره 5070 خود در تاریخ 20 آبان 1400 در یادداشتی به قلم «عبدالرضا غفرانی» به موضوع خروج هنرمندان فرش دست‌باف ایران از کشور و فعالیت این گروه در دیگر کشورهای تولیدکننده فرش پرداخته است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

امروز در اخبار و گزارش‌های مختلف در رسانه‌های داخلی موضوعاتی مطرح شده است كه مهم بوده و به هیچ روی نمی‌توان به آسانی از كنار آن گذاشت. یكی از این دو موضوع مهاجرت جراحان قلب از ایران به تعداد زیاد بوده كه محافل پزشكی را بسیار نگران كرده است كه البته به هر حال مقامات سلامت كشور باید به آن بپردازند و راهی برای آن بیایند.

موضوع دوم مهاجرات قالی‌باف‌های ایران و عزیمت آن‌ها به كشورهایی مانند پاكستان و هند و چین و تركیه است. البته این‌گونه مهاجرت در نوع خود تازگی دارد و منِ نگارنده تا به حال راجع به آن چیزی نشنیده بودم. همه می‌دانیم قدمت قالی‌بافی در سرزمین ما بسیار طولانی است و با آنكه در كشورهای دیگر مانند آن‌هایی كه فوقا مذكور افتاد ممكن است فرش بافته شود ولی همه دنیا می‌داند كه فرش‌بافی در ایران به علت قدمت تاریخی آن در جهان بی‌همتاست. زیرا در نقاط مختلف ایران مانند تبریز، اصفهان، كاشان، كرمان، تركمن‌صحرا و مازندران فرش‌هایی بافته می‌شود كه هركدام زیبایی و بی‌همتایی خود را دارد. نقش‌های فرش‌های زیبای تبریز به دلیل تنوع و جذابیت و لطافت آن در جهان بسیار مقبولیت دارد. یا فرش‌های كرمان یا دیگر نقاط كه هركدام خصوصیت خود را دارند. در صد سال گذشته فرش ایران به نقاط مختلف جهان صادر می‌شد و ضمن اینكه فرهنگ و هنر ایرانی را به جهانیان بیشتر می‌شناساند منبع درآمد خوبی هم برای كشور بوده است. اما طبق گزارشات مذكور مبتنی بر اطلاع سازمان‌های ذیربط، صادرات فرش ایران در سال گذشته نزدیك به صفر بوده است. بی‌تردید فشار‌های تحریم در این زمینه هم تاثیر بسزایی داشته است. یكی از افتخارات ایران از نظر هنر فرشبافی، فرش بزرگی است كه در ورودی سازمان ملل متحد نصب شده و همه هم می‌دانند متعلق به ایران است. مهاجرت فرشباف‌های ایرانی بی‌تردید می‌تواند خطر بزرگی برای این هنر كهن ایرانی باشد.

قطعا مسئولان مربوطه در این زمینه باید هر چه زود‌تر چاره‌ای بیابند تا از مهاجرت این گروه از هنرمندان این مملكت جلوگیری نمایند. چون در غیر این صورت فرشباف‌های هنرمند و باتجربه اگر مهاجرت كنند دیگر امكان انتقال این هنر به نسل بعد و نسل‌های آینده از میان خواهد رفت. آنان هنر خود را در كشور‌های دیگر به كار می‌گیرند و طبعا رقابت بلامنازعی در زمینه فرش خواهند داشت و فرش ایران را از صحنه به در خواهند كرد. درحالی‌كه اكثر مردم دنیا، حتی اتباع كشورهایی كه صنعت فرش دستباف دارند هنوز فرش ایران را مانند مردم سایر ملل جهان بر فرش‌های دیگر كشور‌ها ترجیح می‌دهند. علاوه بر این، كشور از یك منبع سنتی درآمد ارزی محروم خواهد شد. 

چند سال پیش این نگارنده در نوشتاری در رسانه‌های خارجی پیشنهاد كردم كه یونسكو یا سازمان جهانی مالكیت معنوی (WIPO) روزی را از سال به «روز فرش ایران» اختصاص دهند. این عمل ضمن اینكه فرش‌های ایرانی و فرهنگ كشورمان را بیشتر به جهانیان خواهد شناساند، بی‌شك درآمد ارزی كشور را از این صنعت بالا خواهد برد. خوشبختانه واكنش دو سازمان بین‌المللی مذكور نسبت به این پیشنهاد مثبت بود و از آن استقبال كردند. البته اینكه چه واكنشی از طرف دست‌اندركاران این صنعت در داخل كشور صورت گرفت مشخص نشد. به هر حال فرش ایران و نقش‌های آن سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است و آن چنان ریشه‌های محكمی در فرهنگ این كشور دارد كه بعید است محو شود. فقط نیاز به اقدام و برنامه‌ریزی مانند سرمایه‌گذاری در این زمینه و حمایت از این قشر فرشبافان هنرمند كشورمان دارد.

به گزارش روابط عمومی شرکت فرش آستان قدس رضوی و بر پایه آمار اعلام شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران، صادرات فرش دست‌باف ایران از بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۹۶ به حدود 7۰ میلیون دلار در سال گذشته تنزّل کرده است که چنین کاهشی در تاریخ تجارت این هنر- صنعت بی‌سابقه بوده است.

اگر از متولیان امر و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان حوزه تولید و تجارت علت چنین کاهش چشمگیری را جویا شویم، در نخستین واکنش انگشت اتهام را به سوی تحریم‌های اعمال شده از سوی بیگانگان و بدخواهان خواهند گرفت و گویی از «تحریم» به‌عنوان دستمایه‌ای برای رفع مسئولیت و پوشاندن کم‌کاری‌ها و قصورها بهره می‌گیرند.

اما آیا تنها مقصر این ماجرا تحریم است؟

تردیدی نیست که تحریم فرش ایران از سوی ایالات‌متحده آمریکا یکی از مهم‌ترین عوامل اُفت شدید صادرات است اما بسنده کردن به این عامل به معنای نادیده گرفتن سایر عوامل خواهد بود. واقعیت این است که مشکلات و تنگناهای داخلی در مسیر تجارت فرش و کاهلی‌ها و کم‌کاری‌ها و ندانم‌کاری‌ها نیز بر این نزول صادراتی بی‌تأثیر نبوده‌اند.

رشد فزاینده قیمت مواد اولیه فرش دست‌باف، تورم داخلی و افزایش قیمت تمام‌شده فرش، تنگناها و مشکلات ارزی، بانکی، بیمه‌ای و مالیاتی، فقدان تسهیلات و حمایت‌های مالی و تشویقی از تولیدکنندگان و بازرگانان فرش و ضعف در تجارت خارجی و عدم حضور فعال و هدفمند در نمایشگاه‌های برون‌مرزی را می‌توان از دیگر عوامل کاهنده صادرات فرش دانست.

آنچه در تصویر همراه این یادداشت می‌بینید، شمایی کلی از فهرست عواملی است که منجر به کاهش صادرات فرش و شکل گرفتن وضعیت کنونی تجارت خارجی این هنر- صنعت شده است.

به گزارش روابط عمومی شرکت فرش آستان قدس رضوی، بر پایه آمار اعلام شده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران، صادرات فرش دست‌باف ایران از بیش از 400 میلیون دلار در سال 96 به حدود 70 میلیون دلار در سال گذشته تنزّل کرده است که چنین اُفتی در تاریخ تجارت این هنر- صنعت بی‌سابقه بوده است.

بر اساس این آمار در سال 1396 افزون بر 426 میلیون دلار، در سال 1397 بیش از 238 میلیون دلار و در سال 1398 نزدیک به 80 میلیون دلار و در سال 1399 کمی بیش از 72 میلیون دلار فرش دست‌باف از کشور ما به بازارهای صادراتی راه یافته است.
عوامل متعددی را بر این کاهش مستمر و قابل توجه صادرات فرش دست‌باف ایران می‌توان برشمرد که تحریم فرش ایرانی از سوی ایالات متحده آمریکا یکی از مهمترین این عوامل است. از سوی دیگر مشکلات و تنگناهای داخلی در مسیر تجارت فرش نیز بر این نزول صادراتی اثرگذار بوده‌اند.
رشد فزاینده قیمت مواد اولیه فرش دست‌باف، تورم داخلی و افزایش قیمت تمام‌شده فرش، تنگناها و مشکلات ارزی، بانکی، بیمه‌ای و مالیاتی، فقدان تسهیلات و حمایت‌های مالی و تشویقی از تولیدکنندگان و بازرگانان فرش و ضعف در تجارت خارجی و عدم حضور فعال و هدفمند در نمایشگاه‌های برون‌مرزی را می‌توان از دیگر عوامل کاهنده صادرات فرش دانست.
امید می‌رود با توجه به جمعیت قابل توجه قالیبافان در کشور و ارزشمندی فرش دست‌باف از جنبه‌های فرهنگ، هنری، تاریخی، اقتصادی و اشتغالزایی، تغییر در سیاست‌های اقتصادی کشور به گونه‌ای باشد که این کالای مشهور در میان صادرات غیرنفتی کشور صادراتی بیش از پیش را تجربه کند.