روزنامه اعتماد در شماره 5070 خود در تاریخ 20 آبان 1400 در یادداشتی به قلم «عبدالرضا غفرانی» به موضوع خروج هنرمندان فرش دستباف ایران از کشور و فعالیت این گروه در دیگر کشورهای تولیدکننده فرش پرداخته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
امروز در اخبار و گزارشهای مختلف در رسانههای داخلی موضوعاتی مطرح شده است كه مهم بوده و به هیچ روی نمیتوان به آسانی از كنار آن گذاشت. یكی از این دو موضوع مهاجرت جراحان قلب از ایران به تعداد زیاد بوده كه محافل پزشكی را بسیار نگران كرده است كه البته به هر حال مقامات سلامت كشور باید به آن بپردازند و راهی برای آن بیایند.
موضوع دوم مهاجرات قالیبافهای ایران و عزیمت آنها به كشورهایی مانند پاكستان و هند و چین و تركیه است. البته اینگونه مهاجرت در نوع خود تازگی دارد و منِ نگارنده تا به حال راجع به آن چیزی نشنیده بودم. همه میدانیم قدمت قالیبافی در سرزمین ما بسیار طولانی است و با آنكه در كشورهای دیگر مانند آنهایی كه فوقا مذكور افتاد ممكن است فرش بافته شود ولی همه دنیا میداند كه فرشبافی در ایران به علت قدمت تاریخی آن در جهان بیهمتاست. زیرا در نقاط مختلف ایران مانند تبریز، اصفهان، كاشان، كرمان، تركمنصحرا و مازندران فرشهایی بافته میشود كه هركدام زیبایی و بیهمتایی خود را دارد. نقشهای فرشهای زیبای تبریز به دلیل تنوع و جذابیت و لطافت آن در جهان بسیار مقبولیت دارد. یا فرشهای كرمان یا دیگر نقاط كه هركدام خصوصیت خود را دارند. در صد سال گذشته فرش ایران به نقاط مختلف جهان صادر میشد و ضمن اینكه فرهنگ و هنر ایرانی را به جهانیان بیشتر میشناساند منبع درآمد خوبی هم برای كشور بوده است. اما طبق گزارشات مذكور مبتنی بر اطلاع سازمانهای ذیربط، صادرات فرش ایران در سال گذشته نزدیك به صفر بوده است. بیتردید فشارهای تحریم در این زمینه هم تاثیر بسزایی داشته است. یكی از افتخارات ایران از نظر هنر فرشبافی، فرش بزرگی است كه در ورودی سازمان ملل متحد نصب شده و همه هم میدانند متعلق به ایران است. مهاجرت فرشبافهای ایرانی بیتردید میتواند خطر بزرگی برای این هنر كهن ایرانی باشد.
قطعا مسئولان مربوطه در این زمینه باید هر چه زودتر چارهای بیابند تا از مهاجرت این گروه از هنرمندان این مملكت جلوگیری نمایند. چون در غیر این صورت فرشبافهای هنرمند و باتجربه اگر مهاجرت كنند دیگر امكان انتقال این هنر به نسل بعد و نسلهای آینده از میان خواهد رفت. آنان هنر خود را در كشورهای دیگر به كار میگیرند و طبعا رقابت بلامنازعی در زمینه فرش خواهند داشت و فرش ایران را از صحنه به در خواهند كرد. درحالیكه اكثر مردم دنیا، حتی اتباع كشورهایی كه صنعت فرش دستباف دارند هنوز فرش ایران را مانند مردم سایر ملل جهان بر فرشهای دیگر كشورها ترجیح میدهند. علاوه بر این، كشور از یك منبع سنتی درآمد ارزی محروم خواهد شد.
چند سال پیش این نگارنده در نوشتاری در رسانههای خارجی پیشنهاد كردم كه یونسكو یا سازمان جهانی مالكیت معنوی (WIPO) روزی را از سال به «روز فرش ایران» اختصاص دهند. این عمل ضمن اینكه فرشهای ایرانی و فرهنگ كشورمان را بیشتر به جهانیان خواهد شناساند، بیشك درآمد ارزی كشور را از این صنعت بالا خواهد برد. خوشبختانه واكنش دو سازمان بینالمللی مذكور نسبت به این پیشنهاد مثبت بود و از آن استقبال كردند. البته اینكه چه واكنشی از طرف دستاندركاران این صنعت در داخل كشور صورت گرفت مشخص نشد. به هر حال فرش ایران و نقشهای آن سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است و آن چنان ریشههای محكمی در فرهنگ این كشور دارد كه بعید است محو شود. فقط نیاز به اقدام و برنامهریزی مانند سرمایهگذاری در این زمینه و حمایت از این قشر فرشبافان هنرمند كشورمان دارد.